دست نوشته‌های زینت
رویای نوشتن







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





«قسم به قلم و آن‌چه نوشته می‌شود؛ ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ» منظور از «قلم»، هر قلمی(ابزار نوشتن) و«ما يسطرون» هر آنچه با قلم نوشته مى‏شود (محصول قلم) است. «قلم و نوشته»، سرچشمه پيدايش تمدن‌هاى انسانى، پيشرفت و تكامل علوم، بيدارى انديشه‏ها، خاستگاه آگاهى بشر، پاسدار دانش‌ها و تجربيات و پل ارتباطى گذشتگان و آيندگان در سراسر گیتی است. گردش نيش قلم بر صفحه، سرنوشت آدمیان را رقم مى‏زند. تا آنجا كه دوران زندگى انسان را به دو دوره قبل و بعد از تاریخ تقسيم مى‏كند. دوران تاريخ بشر از زمانى شروع مى‏شود كه آدمیزاد دست به قلم برد و خط اختراع کرد و توانست چيزى از زندگى خود را نگاشته و براى آيندگان به‌يادگار گذارد. به وسيله قلم و نوشتن مى‏توان هر حادثه‏اى را كه در پس پرده مرور زمان و بُعد مكان قرار گرفته، نزد خود حاضر ساخت. رویدادهای دور از چشم و معانى نهفته در درون دل‌ها را ضبط ‏كرد. گویی قلم و نوشته، همه متفكران در طول تاريخ را در يك كتابخانه بزرگ جمع مى‏کند. ر.ک. ترجمه تفسير الميزان، ج‏19،ص 616؛ تفسير نمونه، ج‏24، ص371. خدا را سپاس بی‌کران؛ به خاطر وجود لوح و قلم. به خاطر وجود کتاب‌ها. وگرنه در سختی‌ها و تنگناهای زندگی، وقتی آدم‌ها باعث رنجشم می‌شوند، وقتی به من گزند می‌رسانند، به چه چیزی پناه ببرم؟



جستجو




 
  داستان کوتاه: رفته دستشویی ...

داستان کوتاه

مجموعه داستان کوتاه پدر عزرائیل نوشته‌ی فرهاد بابایی

این داستان: رفته دستشویی

داستانِ جوانی عاشق پیشه است، که دوستی می‌خواهد در مکالمه‌ی تلفنی به او بفهماند این دختری که با او در رابطه هست، برایش فیلم بازی می‌کند و قصدِ نارو زدن دارد. قابل اعتماد نیست. چشم و گوشش را باز کند….

ولی پسر نمی‌خواهد این حرف‌ها را قبول کند.

به دوستش می‌گوید تو که این دختر را نمی‌شناسی، چرا درموردش این‌طور حرف می‌زنی؟ اصلا به خاطر حسادت این حرف‌ها را می‌زنی و…

تا این که دختر را با پسر دیگری می‌بیند و متوجه می‌شود همین دوستش هست که با دختر ارتباط دارد.

 

درسته که میگن: عشق، چشمِ عاشق را کور و گوشش را کر می‌کند.

مردم کوچه و بازار هرگاه صحبت از عشق شده، پای قلب را به میان می‌آورند؛ قلبی که با دیدنِ معشوق، به تپش افتاده و در حال بیرون زدن از سینه است.

یا با از دست دادنِ معشوق، زخم خورده و شکسته شده است.

 

هرچند قلب و عشق پیوندی جدانشدنی با هم دارند، اما آن‌چه که افسارِ عشق را در دست دارد و به موقع می‌کِشد، مغز است.

 

انسان با مغزش باید تصمیمی عاقلانه بگیرد.

اگر فقط احساسی باشد آن‌وقت است که

عیب‌ها و بدی‌های طرف مقابلش را نمی‌بیند و نمی‌شنود

امير المؤمنين علي عليه السلام فرموده‌اند:

«عَینُ المُحِبِّ عَمِیَّةٌ عَن مَعایِبِ المَحبوبِ، و اُذُنُهُ صَمّاءُ عَن قُبحِ مَساوِیهِ؛ چشمِ عاشق، از ديدنِ عيب‌هاى معشوق، كور است و گوش او از شنيدنِ بدى‌هايش کر.»

منبع: غررالحکم و درر الکلم/6314

 

موضوعات: آموزش درس عربی, مروری بر کتاب
[یکشنبه 1403-02-09] [ 11:21:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  درمان با خواندن و نوشتن ...

نوشتاردرمانی


🔴🔴💊💊چند روزی بود که حال روحی مساعدی نداشتم. دردی مزمن توی بدنم می‌چرخید. انگار دچار استرس و افسردگی شده بودم. دلم هوای گریه داشت…

رفتم دکتر. برایم داروهایی نوشت. از داروخانه‌ی نزدیک مطب، دواها را تهیه کردم.در اینترنت سرچ می‌کنم تا در موردشان تحقیقی کرده باشم. به عوارضش که می‌رسم، نوشته:
«بعد از مصرف این دارو، اگر علائم واکنش‌های آلرژیک یا حساسیت را تجربه کردید، فورا باید از پزشک کمک بگیرید.
این علائم عبارتند از: کهیر، دشواری در تنفس، تورم صورت، لب، زبان یا گلو.
خطرناک‌ترین عوارض جانبی دارو عبارتند از:
خواب آلودگی شدید و سرگیجه
صحبت کردن به شکل نامفهوم
ضربان قلب و تنفس آهسته
اختلال در حافظه یا تمرکز
تغییرات غیرعادی در خُلق و خو (مانند افکار خودکشی یا آسیب رساندن به خود)
مشکل در تعادل یا حرک دادن عضلات
سردرگمی، هیجان، عصبانیت و پرخاشگری
درد معده و از دست دادن اشتها
بنابراین ممکن است برای جلوگیری آسیب‌های احتمالی نیاز به مراقبت داشته باشید.

حالا عوارض مصرف دارو به کنار، برای قطع خودسرانه و بی‌موقع هم علائمی بیان شده بود از جمله:
تحرک یا پرحرفی بیش از حد، تغییرات ناگهانی در خُلق و خو یا رفتار، گیجی، توهم، تشنج، حرکات غیر عادی ماهیچه‌ای، افکار یا اعمال خودکشی … لرزش، بی‌قراری، اسپاسم عضلانی، روان‌پریشی، بی‌خوابی، گیجی، تهوع و استفراغ، تشنج و افسردگی
نیز از دیگر علائم قطع ناگهانی دارو ذکر شده بود.

خلاصه از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان، این قدر عوارض مهلکی داشت که ترجیح دادم با دردهایم زندگی مسالمت‌‌آمیز و دوستانه‌ای داشته باشم.
به خواندن و نوشتن ادامه دهم؛
تا مجبور به استفاده از این داروها نشوم.
مگر نه این است که رو ندادن به ناخوشی، مطالعه و نوشتن نوعی درمان است؟!

قال امیر‌المومنین علی علیه‌السلام :
“مَن تَسَلّى بِالكُتبُ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ؛ كسى كه با كتاب آرامش يابد، هيچ آرامشى را از دست نداده است.” (غررالحکم، ص۲۳۳.)
#یادداشت_روزانه

موضوعات: کتاب خوانی, اجابت دعا, نوشتار درمانی
[چهارشنبه 1402-12-02] [ 11:51:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت