داستان کوتاه

نام کتاب: مجموعه قصه‌ی زائری زیر باران

نویسنده: احمد محمود

انتشارات: امیرکبیر

سال و نوبت چاپ: اول، 1346

تعداد داستان کوتاه: 12

تعداد صفحات: 146

این داستان: مصیبت کبک‌ها

داستان خانواده‌ای متشکل از پدر، مادر و پسر هست. پدر هفده روز قبل چندتایی کبک به خانه آورده. منتظر یک رویداد هستند. می‌ترسند ناگوار باشد. مرد پرنده‌ها را عامل نکبت و بدبختی می‌داند؛ چون هر بار که پرنده‌ای به خانه آورده، اتفاق بدی رخ داده. مثلا وقتی طوطی آوردند، زن مریض شده یا با آمدن کبوترها، پسر بزرگتر را سربازی برده‌اند، مرغابی‌ها… و حالا کبک‌ها.

کبک‌ها را که آوردند، گربه که تازه زایمان کرده و وپنج تا بچه داشت، یکی از آنها را ربوده و خورده بود. مرد که از دست گربه عصبانی شده، بچه گربه‌ها را توی کوچه انداخته و بچه‌های شیطانِ محله، سه تا از بچه گربه‌ها را به دار کشیده بودند. دوتای دیگر هم فرار کرده بودند پشت بام همسایه و زیر خرت و پرت‌ها، توی آفتاب گرم و دم کرده‌ی اهواز قایم شده بودند. زن و مرد از در به در کردن گربه پشیمان و شرمنده بودند و از طرفی می‌خواستند از کبک‌ها نگهداری کنند. پسر رادیو را روشن کرد. معلوم شد مدیر عاملِ شرکتِ بی اند آر، عوض شده و با آمدنِ مدیر عاملِ جدید، بدبختی و بی‌کاری هم از راه می‌رسد. ممکن است شرکت را تعطیل یا تعدیل نیرو کند. پدر و پسر بیکار می‌شوند. خُلقِ‌شان تنگ است. بی‌حوصله‌اند و مضطرب. زن عامل بدبختی و نکبت را کبک‌ها می‌داند. مرد تصمیمش را می‌گیرد. از مطبخ چاقویی برمی‌دارد. سرِ کبک‌ها را یک‌یکی جدا می‌کند. زن، بچه گربه‌ها را به خانه برمی‌گرداند؛ بلکه این مصیبت از بین برود. با ذبح کبک‌ها، پسر احساسِ آرامش می‌کند. انگار باعث و بانی همه‌ی بداقبالی‌ها، آمدنِ کبک‌ها و رفتنِ گربه‌ها بوده‌اند.

داستانی از خرافه‌گرایی و فالِ بد زدن. چون از وقایعِ ناگوارِ احتمالیِ آینده می‌ترسند و علتِ منطقی و عقلانی برایش نمی‌یابند، به خرافه رو می‌آورند. پرنده‌ها را موثرِ در نکبت می‌دانند. با قربانی کردنِ آن‌ها، آینده را برای خود خوشایند می‌سازند.

داستانی زیبا، ساده، عامیانه و در عینِ حال اثربخش و واقعی؛ از فرهنگ جامعه‌ی ایران. روایت‌محور با تصویرسازی‌های کاربردی و گیرا.

موضوعات: آموزش درس عربی, معرفی داستان کوتاه
[یکشنبه 1403-03-20] [ 08:51:00 ب.ظ ]